چشمه سار آنیاز
درود ای آبی دریای هستی درود ای آنکه بی من مست مستی درود ای زلال چشمه ساران درود ای شیرمردبختیاران

درپی گنجی بردم  رنج که آسان نیامد بچنگ *ز اهرمن بریدم کمرکه درخواب هم نکرداست گمان * به چشمه دست درازی کردن وپانهادن  بباغ  *میســــــــــــر نباشد به خون و رگ آ نیاز  *به اهرمن ندادم بها که نزدپدربمانم وفا * با اهرمن به جنگ بر خواستم تا که آنرا ز هم بگسستم * به پیروزی رساندم جنگ را  به دورانداختم لکه ننگ را *  کنون ای بازماندگان  آنیاز زدیروزبیآموزید راه     که فردا دگرنیست چاره راه * ز پیران بگیرید پندوکردارکنید * به گفتارخویش اندرآن یاد کنید  ز دوستان خود به نیکی یادکنید  به دشمن نیارید رو که شمشیر زند برآبروی   .      پیروزمند

 

 

عضوشوید .نظردهید. عزیزشوید ..آنیـــــــاز)برای همــیشــه یــــــاد ونامــــش زنــــده خواهــــد ماند )


نوشته شدهجمعه 5 خرداد 1391برچسب:7 خان, توسط mansoor
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.